اهمیت مسئله
یکی ازسوالاتی که به صورت متداول مطرح می شود این است که "چگونه فردی می تواند تشخیص دهد که رنگ های گلیم، طبیعی یا مصنوعی است؟". می توان ابتدا پرسید که چرا این تفاوت اهمیت دارد. با وجود اینکه اکثر مجموعه داران گلیم اتفاق نظر دارند که رنگ های طبیعی از مصنوعی، جذابیت بیشتری دارند، دانستن اینکه یک رنگ به خصوص از گیاه استخراج شده است یا از آزمایشگاه شیمی ارگانیک آمده است، نباید زیباشناسی اثر را ذره ایی تغییر دهد. دلیل اصلی اهمیت این مسئله این است که گلیم های قدیمی ارزش بسیار بیشتری از گلیم های جدید دارند (با فرض اینکه همه مشخصات برابر باشد)، و دانستن اینکه رنگها طبیعی یا مصنوعی است به ما کمک میکند کهقدمت گلیم و ارزش آن را تخمین بزنیم.
روش های عمومی برای مشخص کردن مصنوعی یا طبیعی بودن رنگ
دو روش کلی برای پی بردن به منشاء ظبیعی یا مصنوعی گلیم است: آنالیز شیمیایی و آزمایش بصری براساس تجربه. هر کدام از این دو روش معایب و مزایای به خصوصی دارند.
آنالیز شیمیایی رنگ ها معمولاً توسط کروماتوگرافی (روش هایی در آن مواد شیمیایی ترکیب از هم جدا می شود، رفتار این مواد هنگام جدا شدن از همدیگر، اطلاعاتی را در مورد ساختار آنها فراهم می کند) و گاهی به همراه طیف سنجی (به صورت پایه ایی، روش هایی فیزیکی که در آن چیزی که چشم ما به عنوان رنگ می شناسد را کمی سازی می کند) انجام می شود. حتی بدترین این روش ها در شناخت رنگ از روش بصری دقیق تر است، اما بهترین این روش ها نیز خطاپذیر است.
روش های شیمیایی، جدای مزیت واضح قابل اطمینان بودن، تعدادی معایب نیز دارند. اولین عیب، هزینه آن است. کم هزینه ترین کروماتوگرافی بر روی لایه ایی نازک در خانه با سرمایه چند هزار دلار قابل اجرا است.روش های بهتر، یعنی فرم های پیچیده تر کروماتوگرافی، هزینه ده ها هزار دلار برای شروع استارت آپ خود دارند. اگر طیف سنجی نیز مشمول شود، هزینه آزمایشگاه به مقدار صد هزار دلار یا بیشتر می رسد.
علاوه بر این، استفاده از این امکانات نیازمند مهارت و تمرین است. برای اکثر افراد، فرستادن نمونه ایی به یک آزمایشگاه مرکزی برای آنالیز کاربردی تر از راه اندازی تجهیزات در خانه است.
معایب دیگری نیز برای آزمایشات شیمیایی وجود دارد. نمونه ها باید به مکان آزمایش منتقل شود و قبل از در دسترس قرار گرفتن نتایج، نیاز است زمانی (حداقل ساعت ها و احتمالاً روزها و حتی هفته ها) سپری شود؛ که این مشکلی جدی برای پیشنهاد دهندگان بالقوه در یک مزایده است . از آنجایی که اکثر گلیم ها 5 تا 15 رنگ دارند، تعدادی نمونه از هر گلیم برای آنالیز گرفته می شود و از آنجایی که هر نمونه نیازمند برشی کوچک از گلیم است، انتظار اشتیاق فروشنده را از این آزمایشات نمی توان داشت.
پس چندان عجیب نیست که آنالیز شیمیایی به ندرت استفاده می شود. تست بصری تجربی، به اندازه آنالیز شیمیایی قابل اعتماد نیست و به خصوص مستعد خطا در شناسایی رنگهای مصنوعی با منشاء طبیعی است. با وجود این مشکل، در شرایط کاربردی تعدادی مزیت وجود دارد: تقریباً هرکسی می تواند آموزش کافی ببیند تا "تجربه" خود را داشته باشد که منجر می شود سیستم آزمایش سریع و بدون هزینه در اختیار باشد که آسیبی به بافت گلیم نمی زند و نسبتاً قابل اطمینان است.
چگونه فردی می تواند شناسایی رنگ طبیعی از مصنوعی را فرا بگیرد؟
المان های معدودی از تشخیص رنگ توسط مشاهده وجود دارد که از کتاب ها می توان آن را آموخت اما باید توجه داشت تصاویر کتاب ها به علت شبیه سازی رنگ دقیق نیست. تنها راه یادگیری آموختن از فردی است که تجربه بصری را دارد (که خود از فردی با ابن تجربه آموخته است و این دوند در طول تاریخ تکرار شده است).
بدیهی است، این خطر وجود دارد که اشتباهات یک فرد به فرد دیگر به علت تکرر و مرور زمان، به عنوان واقعیت قبول گردد. همچنین واضح است که تنوع گسترده رنگ های دو گروه باعث می شود که آموزش چشمانمان نیازمند بررسی هزاران اثر تحت نظر فرد مجرب باشد.
چگونه می توان افرادی با سطح قابل قبولی از تجربه یافت؟ و هنگامی که این افراد را یافتیم، چگونه می توانیم مکانی با تعداد مناسبی از گلیم ها پیدا کنیم که نمونه های مناسب برای آموزش در آن فراهم شده باشد؟
فروشندگان با سابقه می توانند کمک مناسبی باشند و موجودی آنها نمونه های مناسبی برای مشاهده است. با این وجود، بهتر است که تعداد بیشتری معلم و تعداد بیشتری نمونه نسبت به تعدادی اندکی که فروشندگان به ما نشان می دهند، داشته باشیم. دو مورد از بهترین مکان هایی که برای تحقیق وجو دارد، کنوانسیون های قالی شامل نمایشگاه های فروش و پیش نمایش آثار در مزایده ها است. این مکان ها فرصت مباحثه و پرسش از افرادی که تجربه و تخصص دارند را ایجاد می کند. مجموعه داران، فروشندگان و کارکنان مزایده، همگی معلمان بالقوه هستند، و معمولاً در مورد وقت و دانش خود سخاوتمند هستند.
برخی قوانین سرانگشتی برای مبتدیان
راهی نیست که چشمی تیزبین بدون نگاه کردن به تعداد زیادی گلیم واقعی و آموزش دیدن توسط افرادی که تجربیاتی دارند، داشته باشیم. اما قوانینی ساده و ابتدایی را می توان برشمرد که می توان از آن استفاده کرد:
طبیعی یا مصنوعی بودن رنگ آبی جای بحث دارد. رنگ طبیعی مورد استفاده برای تولید رنگ آبی از لحاظ شیمیایی همان ماده ایی است که در رنگ مصنوعی استفاده می گردد: پودر نیل (indigo). پودر نیل حتی رنگ انتخابی آبی برای الیاف امروزی است مثل شلوار جین آبی. یکی از نکات جالب در مورد پودر نیل این است که تمام ضخامت عموم نخ ها را پوشش نمی دهد و در واقع تنها سطح را میپوشاند. بنابرین هنگامی که سطح ساییده می شود، قسمت رنگی نخ از بین می رود و رنگ ابتدایی نخ، خود را نشان می دهد. دلیل محو شدن رنگ شلوار جین آبی نیز همین است. در واقع پارچه جین از نواحی بلند و کم ارتفاع تشکیل شده است و هنگامی که رنگ نواحی بلندتر محو می شود، به رنگ سفید درمی اید.
اگر با لکه چمن و گیاه بر روی لباس کودکان مواجه شده باشید، برایتان عجیب خواهد بود که بدانید رنگ سبز طبیعی نسبتاً کمیاب است. برخی آثار بسیار ابتدایی ترکمان در نقش خود رنگ سبز تیره طبیعی داشته اند، اما اکثر رنگ های سبز گلیم ها که قبل از در دسترس بودن رنگ سبز مصنوعی مشاهده شده اند، توسط رنگ شدن متوالی نخ ها با پودر نیل و زرد طبیعی تولید شده است. تشخیص این رنگ معمولاً آسان است. برخی رنگ های زرد طبیعی بسیار به نور حساسند. در آثاری که از این رنگ (سبز طبیعی) استفاده می شود، رنگ سطح که با نور در تماس بوده است به رنگ آبی در می اید در حالی که رنگ پشت اثر نشان می دهد که زمانی سبز بوده است. راهکار دیگر بررسی، این است که رنگ سبز غیرمصنوعی معمولاً در سطح ساییده می شود و در برخی قسمت ها رنگ زرد به جای می ماند (در مکانی که لایه رنگ آبی محو شده است).
رنگ های سیاه و قهوه ایی تیره، پیش از در دسترس بودن رنگ مصنوعی، گاهی از گوسفندانی با پشمهایی از این رنگ ها تهیه می گردید، اما معمولاً منشاء این رنگ ها، رنگهایی با خاصیت خورندگی بر روی پشم بوده است. در بسیاری از گلیم های قدیمی قسمت های سیاه یا قهوه ایی تیره تا جایی پوسیده شده اند که پشم از آن نواحی رفته است. نکته ایی مهم: بسیاری از گلیم های امروزی، به خصوص محصولات ترکی، نواحی سیاهی دارند که کوتاه تر از نواحی سایر رنگ ها می باشد. راه تمایز این گلیم ها از گلیم هایی با رنگ طبیعی این است که رنگ سیاه طبیعی در نواحی مختلف گلیم دارای تفاوت است.
رنگ بنفش طبیعی نسبتاً نامعمول است، ولی بسیار راحت از رنگ های مصنوعی اولیه (که بسیار به نور حساس بوده اند) قابل تمایز است. در رنگ های مصنوعی اولیه معمولا در نواحی بنفش، محو شدن رنگ در نوک نخ مشاهده می شود. همچنین گروه های بافندگی ایی وجود دارند که از رنگ بنفش خورنده طبیعی استفاده می کنند.
سخت ترین گروه برای تشخیص طبیعی یا مصنوعی بودن رنگ ها به صورت بصری، رنگ های قرمز است. دامنه ی گسترده ایی از رنگهای ممکن در این گروه وجود دارد که شامل رنگ های مصنوعی و طبیعی می شود و هیچ میزان تعریف و تحلیل جایگزین مشاهده نمونههای بسیار، نمی شود. برخی رنگ های قرمز مصنوعی چنان به برخی از رنگ های طبیعی شباهت دارند که باتجربه ترین چشم ها نیز می تواند دچار اشتباه گردد و افرادی که چشم های باتجربه دارند همچنین باید ذهن های آموزش دیده نیز داشته باشند که به این مسئله آگاه باشد.
رنگ های زرد و نارنجی مشکلات مشابه رنگ قرمز را دارند اما در نواحی کوچکتری از گلیم استفاده می گردند.
جمع بندی برخی نکات
شکی نیست که تشخیص رنگ با آنالیز شیمیایی بسیار قابل اطمینان تر از روش بصری است. از طرف دیگر، آنالیز شیمیایی معمولاً به چند دلیل، کاربردی نیست و هزینه بالای آن موانع فراگیری این روش در آینده می شود. گلیم هایی که هزینه این آنالیزها بخش کوچکی از هزینه کل است، با ارزش ترین و قدیمی ترین گلیم ها هستند اما همچنین این گلیم ها مطابق روش بصری با کمترین خطا قابل شناسایی اند.
این باور وجود دارد که هر مجموعه دار حرفه ایی، به خود مدیون است که چشمانش را آموزش دهد و این ممکن نیست مگر با مشاهده تعداد زیادی از گلیم ها و آموزش گرفتن از افراد با تجربه.